ب معنايي يک جنبش مشترک است که توسط w?c رهبري مي شود که فرمت هاي رايج داده را روي شبکه گسترده جهاني ترويج مي کند. طراحی وب اين در چارچوب شرح منابع (RDF) از w?c ساخته مي شود.
بنابر w?c، " وب معنايي يک چارچوب مشترک فراهم مي آورد که اجازه مي دهد داده ها به اشتراک گذاشته شوند و در سراسر مرزهاي کاربردي، اقتصادي و اجتماعي دوباره استفاده شوند."
محتويات [نهفتن]
? تاريخچه
? هدف
? محدوديت هاي HTML
? وب 3
? مثال ها
? چالش ها
? استانداردها
?.? اجزا
?.? وضعيت فعلي استاندارد سازي
? واکنش هاي شکاک
?.? امکان سنجي عملي
?? پتانسيل يک ايده در حال پيشرفت سريع
?? سانسور و حفظ حريم خصوصي
?? دوبرابر شدن فرمت هاي خروجي
??.? FOAF
??.? SIOC
??.? NextBIO
?? همچنين ببينيد
?? منابع
?? جستارهاي وابسته
تاريخچه[ويرايش]
خيلي از فناوري هايي که توسط w?c مطرح شده است قبل از اين که زير چتر w?cقرار بگيرند، وجود داشته اند. اين ها در زمينه هاي مختلف استفاده شده است، به خصوص برخورد با اطلاعاتي است که شامل يک دامنه محدود و تعريف شده است، و جايي که داده به اشتراک گذاشته شده يک نياز مشترک است، مانند تحقيقات علمي يا داده هاي تبديل شده مابين کسب و کارها. به علاوه، فناوري هايي با هدف مشترک ، مانند microformat ها، ظهور کرده اند.
هدف[ويرايش]
اصلي ترين هدف وب معنايي قادر ساختن کاربران براي پيداکردن، اشتراک گذاشتن و راحت تر ترکيب کردن اطلاعات جهت تکامل بخشيدن وب حاضر است. انسان ها توانايي استفاده از وب را براي پيش بردن وظايفي مانند پيدا کردن معادل ايرلندي کلمه "پوشه"، رزرو کردن يک کتاب از کتابخانه و جستجو براي پايين ترين قيمت يک DVD را دارند. به هرحال، ماشين ها نمي توانند تمام اين وظايف را بدون دستورالعمل انسان انجام دهند، چرا که صفحات وب طوري طراحي شده اند که توسط مردم خوانده شود، نه ماشين ها. وب معنايي يک چشم انداز از اطلاعات است که مي تواند به آساني توسط ماشين تفسير شود، بنابرين ماشين ها مي توانند بسياري از کارهاي خسته کننده شامل پيداکردن، ترکيب کردن و اقدام بر اساس اطلاعات بر روي وب را انجام دهند. وب معنايي، همان طور که در ابتدا پيش بيني مي شد، سيستمي است که ماشين ها را به کار مي اندازد که "بفهمند" و به درخواست هاي پيچيده انسان براساس معناي آن ها پاسخ دهند. چنين "فهميدن" مستلزم آن است که منابع اطلاعاتي مربوطه به طور معنايي ساختار يافته شوند،يک کار چالش برانگيز. تيم برنز لي در ابتدا چشم انداز وب معنايي را اين گونه توصيف کرد:
من رويايي دارم براي وب که در آن کامپيوتر ها توانايي تحليل تمام داده هاي روي وب، مثل محتوي،پيوندها و تراکنش هاي بين مردم و کامپيوتر ها را دارند. يک وب معنايي، که اين امر را ممکن مي سازد، فعلا در حال ظهور است، اما زماني که کامل شود، روال هاي روزانه تجارت ، بروکراسي و زندگي روزمره ما توسط گفتگوي بين ماشين ها انجام مي شود. عامل هاي هوشمند بين مردم براي دوره اي که نهايتا اين امر محقق شود تبليغ مي کنند.
وب معنايي به عنوان يک جمع کننده بين تمام محتوي مختلف،سيستم ها و برنامه هاي کاربردي اطلاعاتي در نظر گرفته شده است. برنامه هاي کاربردي در زمينه نشر، وبلاگ نويسي و خيلي سطوح ديگر وجود دارد.
معمولا واژه هاي معناشناسي، ابرداده، هستي شناسي و وب معنايي متناقض استفاده مي شوند. به طور خاص، اين واژه ها به عنوان کلمات فني هر روز توسط محققين و پزشکان،جهت پوشش يک گستره وسيعي از زمينه هاي مختلف فن آوري، مفاهيم و سطوح برنامه هاي کاربردي استفاده مي شوند. به علاوه، با توجه به وضعيت فعلي، نسبت به فعال کردن فناوري هايي که براي تحقق وب معنايي پيش بيني مي شد، سردرگمي وجود دارد. در يک مقاله که توسط Greber,Baard, Van der Merwe ارائه شد، چشم انداز وب معنايي جدول بندي شده و خلاصه اي از واژگان و فناوري هاي راه انداز ارائه شده است. مدل معماري مطرح شده توسط تيم برنزلي به عنوان مبنايي که مدل وضعيت فناوري هاي حال حاضر و در حال ظهور را ارائه مي کند، استفاده مي شود.
محدوديت هاي HTML[ويرايش]
در حال حاضر، تارنماي گسترده جهاني عمدتا بر مبناي اسنادي است که با HTML نوشته شده است، يک استاندارد نشانه گذاري که براي کدينگ مجموعه اي از متن در خلال عناصر چند رسانه اي مانند تصاوير و فرم هاي تعاملي استفاده شده است. تگ هاي ابر داده روشي را فراهم مي آورد که هر کامپيوتر مي تواند محتوي صفحات وب را دسته بندي کند . براي مثال :
<meta name="keywords" content="computing, computer studies, computer">
<meta name="description" content="Cheap widgets for sale">
<meta name="author" content="John Doe">
با HTML و ابزاري براي نمايش خروجي آن (مثل مرورگر هاي وب) هرکسي مي تواند صفحه اي براي ليست کردن مواردي براي فروش، بسازد و نمايش دهد. HTML اين صفحه کاتالوگ مي تواند اظهاراتي از قبيل "عنوان اين سند سوپرمارکت ويجت است" را به ما بدهد، اما اين ظرفيت در HTML نيست که واضح اظهار کند که مثلا کالا شماره X586172 يک Acme Gizmo است با قيمت خرده فروشي €199 ، يا اين که يک کالاي براي مصرف کننده است. بلکه ،HTML مي تواند تنها بگويد که محدوده متن " X586172" چيزي است که بايد نزديک Acme" Gizmo" و "€199" قرار مي گيرد. هيچ راهي وجود ندارد که بگويد "اين يک کاتالوگ است" يا حتي تصديق کردن اين که "Acme Gizmo" بخشي از عنوان است يا "€199" يک قيمت است. همچنين هيچ راهي وجود ندارد که توصيف کند اين تکه هاي از اطلاعات کنار هم قرار گرفته اند تا يک مورد را جدا از موارد ديگري که احتمالا در صفحه قرار دارند، توصيف کند.
HTML معنايي اشاره به عمل HTML سنتي در قصد نشانه گذاري ها دارد به جاي اين که مستقيما جزئيات چينش را مشخص کند. براي مثال کاربرد <em> براي نشان دادن "تاکيد" است، بيشتر از <i> که ايتاليک شدن را مشخص مي کند. جزئيات چينش در ترکيب با CSS ها در سمت مرورگر است. اما اين عمل براي مشخص کردن معاني عناصر مثل موارد فروش و قيمت ناکارآمد است.
Microformat ها تلاش هاي غير رسمي گسترش تگ هاي HTML را براي ايجاد نشانه گذاري معنايي قابل خواندن براي ماشين درباره عناصري مثل فروشگاه هاي خرده فروشي و موارد براي فروش را نشان مي دهد.
راهکارهاي وب معنايي[ويرايش]
وب معنايي راه کارهاي اضافه تري دارد که شامل نشر زبان هايي که مختص داده طراحي شده اند، مثل چهارچوب شرح منابع(RDF)، زبان هستي شناسي وب(OWL) و زبان نشانه گذاري توسعه پذير(XML)، مي شود. HTML اسناد و پيوند هاي بين آن ها را توصيف مي کند. RDF،OWL وXML ،با تضاد،مي توانند اشيا دلخواه را از قبيل مردم، ديدارها يا قطعات هواپيما توصيف کنند.
اين فناوري ها به منظور فراهم آوردن شرحي که محتوي اسناد وب را تکميل يا جايگزين کند، ترکيب شده اند. بنابرين، محتوي ممکن است به عنوان داده هاي توصيفي ذخيره شده در پايگاه داده هاي قابل دسترس وب ، يا نشانه گذاري دربين اسناد بروز کند(خصوصا، در HTML توسعه پذير(XHTML) با XML پراکنده ، يا اغلب مواقع خالص در XML، با چينش يا ). توضيحات قابل خواندن براي ماشين، مديران محتوي را به کار مي اندازند تا معني به محتوي اضافه کنند که توصيف کند ساختار دانشي که ما درباره محتوي داريم. در همين راستا، يک ماشين مي تواند خودش دانش را ، به جاي متن، با استفاده از پردازشي شبيه به استنتاج و استقرا انسان پردازش کند، در نتيجه نتايج معني دار بيشتري به دست مي آورد و به کامپيوتر ها براي اجرا خودکار جمع آوري اطلاعات و پژوهش کمک مي کند.
يک مثال از يک تگ که مي تواند در يک صفحه وب غير معنايي استفاده شود :
تيم برنز لي شبکه حاصل از داده هاي پيوند داده شده را، در تضاد با تارنماي گسترده جهاني بر پايه HTML، نمودار عظيم جهاني مي نامد. برنز لي فرض کرد که اگر گذشته اسناد به اشتراک گذاشته مي شدند، در آينده داده ها به اشتراک گذاشته مي شوند. جواب او به اين سوال که "چگونه؟"، سه دستورالعمل به همراه داشت. اول، يک URL بايد به داده اشاره داشته باشد.دوم، هرکسي که به URL دسترسي پيدا کرد بايد داده را برگرداند. سوم، روابط در داده بايد به URL هاي اضافي به همراه داده اشاره داشته باشد.
وب 3[ويرايش]
تيم برنز لي وب معنايي را جزئي از وب 3 توصيف کرد.
مردم همراه مي پرسند که وب 3 چيست؟ من فکر ميکنم شايد وقتي شما يک پوشش از گرافيک هاي برداري مقياس پذير(همه چيز ناهوار و شناور به صورت مبهم)در وب2 داريد و دسترسي به يک وب معنايي که جمع کننده حجم زيادي از داده داشته باشيد، شما به يک منبع داده باور نکردني دسترسي خواهيد داشت . . . تيم برنز لي 2006
"وب معنايي" گاهي اوقات هم معني "وب3" به کار مي رود، در حالي که هر کدام معني متفاوتي دارند.
مثال ها[ويرايش]
وقتي ما درباره وب معنايي حرف مي زنيم، ما درباره بسياري از "چگونه" هايي صحبت مي کنيم که معمولا دور از فهم اند چراکه مردم نسبت به مفاهيم مورد نياز زبان شناسي بي توجه اند. بنابرين، ما ترجيح مي دهيم چگونگي ظهور وب معنايي در آينده را تصور کنيم .
ابر-ويکي[ويرايش]
سايت هاي از نوع ويکي روبه رشدند. مديران آنها و عناصر آنها مي تواند بسيار متنوع باشد. اين ويکي ها بسيار بسيار تخصصي شده اند. اما بسياري از ويکي ها موتور هاي جستجو را از لحاظ شاخص گذاري آنها محدود مي کنند زيرا اين موتورهاي جستجو کارآمدي ويکي ها را کاهش مي دهد و صفحاتي که منسوخ شده اند را نگه مي دارند، به بياني، خارج از ويکي(به روز رساني دائم). ابر موتورهاي جستجو قصد دارند نتايج بدست آمده از درخواست هاي انحصاري از هرکدام از اين ويکي ها را جمع کنند. ويکي سوله اي از داده دردسترس براي همفکري توسط مردم و ماشين ها شده است .
چالش ها[ويرايش]
برخي از چالش هاي وب معنايي شامل وسعت، ابهام، ترديد، تناقض و فريب. سيستم هاي استدلال کننده خودکار مجبور خواهد بود با تمام اين مسائل مقابله کند به جاي اين که وعده وب معنايي را ارئه دهد.
وسعت : تارنماي گسترده جهاني شامل ميلياردها صفحه شده است. SNOMED CT هستي شناسي واژه شناسي پزشکي به تنهايي شامل 370,000 نام کلاس است و فناوري موجود هنوز قادر نبوده است که واژهاي تکراري از جهت معنا را ازبين ببرد. هر سيستم استدلال کننده خودکاري مجبور است با ورودي هاي واقعا بزرگ مفابله کند.
ابهام : وجوه مبهمي مانند "جوان" و "بلند" وجود دارد. اين ناشي مي شود از ابهام درخواست کاربران، از وجوه ارائه شده توسط گردآورندگان محتوي، از انطباق واژه هاي درخواست با واژه هاي گرداورندگان و از تلاش براي ترکيب مباني دانش هاي مختلف با وجوه مشترک ولي جنبه هاي متفاوت. منطق فازي رايج ترين تکنيک براي مقابله با ابهام است.
عدم قطعيت : وجوه دقيقي با ارزش هاي مشکوک وجود دارد. براي مثال، يک بيمار ممکن است مجموعه اي از علائم را که هرکدام متناظر با تشخيص مشخص و احتمال متفاوت باشد، را ارائه کند. روش هاي استدلال احتمالاتي به طور کلي کار براي رسيدگي به عدم قطعيت است.
تناقض : تناقضات منطقي اي وجود دارد که به ناچار در طول توسعه هستي شناسي بزرگ، و زماني که هستي شناسي ها از منابع جدا با هم ترکيب شده اند، بوجود خواهد آمد. استدلال استقرايي يا قياسي با شکست روبروست وقتي با تناقض مواجه است، زيرا "هر چيزي به دنبال يک تناقض" است. استدلال فسخ کردني و استدلال paraconsistent، دو روش است که مي تواند براي مقابله با تناقض به کار رود.
فريب : زماني رخ مي دهد که تهيه کننده اطلاعات عمدا مصرف کننده اطلاعات را گمراه کند. تکنيک هاي رمز نگاري در حال حاضر براي کاهش اين تهديد مورد استفاده قرار مي گيرند.
اين ليست چالش ها بيش از اين که کامل باشد، روشنگر است و روي چالش هاي لايه هاي "منطق وحدت" و "برهان" از وب معنايي، تمرکز دارد .گزارش آخر گروه رشد براي استدلال عدم قطعيت W3C، تمام اين مشکلات را تحت عنوان "عدم قطعيت" جمع کرد. خيلي از تکنيک هاي ذکر شده در اينجا الحاقاتي نياز خواهند داشت به زبان هستي شناسي وب مثلا براي حاشيه نويسي احتمالات شرطي.اين منطقه از پژوهش فعال است.
استانداردها[ويرايش]
استانداردسازي وب معنايي در وب3 تحت پوشش W3C مي باشد.
اجزا[ويرايش]
واژه "وب معنايي" معمولا استفاده مي شود براي اشاره به فرمت ها و فناوري هايي که آنرا به کار مي اندازند.جمع آوري، ساختاربندي و بازيابي داده هاي پيوندشده با فناوري ها يي که يک توضيح رسمي از وجوه،واژه ها و روابط در خلال يک دامنه دانش داده شده فراهم مي آورد. اين فن آوري ها طبق استانداردهاي W3C مشخص شده اند و شامل اين موارد مي شود :
چارچوب تشريح منابع (RDF) يک روش عمومي براي توصيف اطلاعات
شماي RDF (RDFS)
سيستم سازماني دانش ساده (SKOS)
SPARQL يک زبان پرس و جوي RDF
نشان گذاري3 (N3)، طراحي شده با توانايي خواندن انسان در ذهن
N-Triples، فرمتي براي ذخيره کردن و انتقال داده
لاک پشت[سه تايي](زبان RDF سه مختصر و مفيد)
زبان هستي شناسي وب(OWL)، يک خانواده از زبان هاي ارائه دانش
پشته وب معنايي روشنگر معماري وب معنايي است. توابع و روابط اجزا مي تواند به صورت زير خلاصه شود :
XML يک گرامر عنصري براي ساختار محتوي داخل اسناد فراهم مي آورد.XML در حال حاضر يکي از اجزا لازم فناوري هاي وب معنايي در خيلي از موارد نيست، به عنوان جايگزين گرانرهاي موجود، از قبيل لاک پشت. لاک پشت يک استاندارد بالفعل است اما از طريق يک فرآيند استاندارد رسمي نبوده است.
شماي XML يک زبان براي فراهم آوردن و محدود کردن ساختار و محتوي عناصري است که در اسناد XML وجود دارند.
RDF يک زبان ساده براي توصيف مدل هاي داده است که به اشيا ("منابع") و روابطشان اشاره دارد. يک مدل برپايه RDFمي تواند در گرامرهاي مختلفي ارائه شود، مثل RDF/XML،N3،لاک پشت و RDFa. RDF يک استاندارد پايه اي از وب معنايي است.
شما RDF، RDF را توسعه داده است و يک لغت براي توصيف ويژگي ها و کلاس هاي منابع بر پايه RDF، با معاني براي تعميم سلسله مراتب از خواص و طبقات است.
OWL لغات بيشتري براي توصيف ويژگي ها و کلاس ها اضافه مي کند: از بين آن ها،روابط بين کلاس ها(disjointness)، cardinality(براي مثال "دقيقا يک" )، برابري،نوع سازي غني تر از ويژگي ها، مشخصات ويژگي ها وشمارش کلاس ها.
SPARQL يک پروتکل و زبان کوئري از مبانع وب معنايي است.
وضعيت فعلي استاندارد سازي[ويرايش]
استاندارد سازي هاي در حال پيشرفت فعلي شامل :
قانون فرمت تبادل(RIF) به عنوان لايه اي از پشته وب معنايي.
لايه هايي که هايي که هنوز به طور کامل بيرون نيامده اند شامل :
لايه هاي منطق وحدت و مدرک تحت تحقيقات فعال هستند.
مقصود بالابردن قابليت استفاده و فايده وب است و ارتباط تنگاتنگ آن با منابع از طريق :
سرورهايي سيستم هاي داده اي موجود را با استفاده از RDF و SPARQL نشان مي دهند.خيلي تبديل کننده ها به RDF از برنامه هاي کاربردي مختلف وجود دارد.پايگاه داده هاي رابطه اي يک منبع مهم هستند. سرور وب معنايي بدون تاثير گذاري بر عملکرد سيستم موجود به آن پيوست مي شود.
اسناد "نشانه گداري شده" با اطلاعات معنايي(يک توسعه از تگ <meta>در HTML در صفحات وب امروزي براي تامين اطلاعات موتورهاي جستجوي وب، با استفاده از وب خزنده، به کاربرده مي شود). اين مي تواند اطلاعات قابل فهم براي ماشين درباره محتوي اسناد قابل فهم براي انسان باشد(از قبيل توليد کننده،عنوان،توضيحات اسناد) يا مي تواند صرفا ابرداده نمايش دهنده مجموعه اي از حقايق باشد(از قبيل منابع و خدمات در هرکجاي سايت ها).(توجه کنيد که هرچيزي که بتواند با شناسه منبع يکنواخت شناسايي (URI) شود، مي تواند توصيف شود، بنابرين وب معنايي مي تواند درباره حيوانات،مردم،اماکن،ايده ها استدلال کند.) نشانه گذاري معنايي معمولا خودکار، تا به صورت دستي، توليد مي شود.
واژگان ابرداده رايج(هستي شناسي ها) و نگاشت بين واژگان که به خالقان اسناد اجازه مي دهد بدانند که چگونه اسنادشان را نشانه گذاري کنند، بنابرين عامل ها مي توانند اطلاعات در ابرداده تامين شده را استفاده کنند( بنابرين مولف درمقام 'مولف صفحه' با مولف در مقام مولف کتابي که موضوع مرور يک کتاب است، اشتباه گرفته نمي شود. )
عامل هاي خودکارشده براي اجراي وظايف براي کاربران وب معنايي با استفاده از اين داده
خدمات برپايه وب(معمولا با عامل هاي خودشان) براي تامين اطلاعات مخصوص عامل ها(براي مثال يک خدمت مورد اعتماد که يک عامل بتواند درباره تاريخچه خدمات ضعيف يا هرزه نگاري برخي فروشگاه هاي برخط بپرسد)
واکنش هاي شکاک[ويرايش]
امکان سنجي عملي[ويرايش]
منتقدان شدني بودن تحقق کامل يا جزئي وب معنايي را مي پرسند.بحران Cory Doctorow ("ابرچرند") از دورنماي رفتار انسان و ارجحييات شخصي هست. براي مثال، مردم ممکن است براي گمراه کردن موتور هاي وب معنايي که فرض را بر صحت ابرداده مي گذارند، ابرداده جعلي به صفحات وب وارد کنند. اين پديده در ابرتگ ها شناخته شده بود که الگوريتم رتبه بندي آلتاويستا را با بالابردن رتبه صفحات وب بخصوص فريب مي داد : موتور شاخص گذاري گوگل خصوصا به دنبال چنين تلاش هايي براي دست کاري است. Peter G?rdenfors و Timo Honkela اشاره مي کنند که فناوري هاي وب معنايي برپايه منطق، تنها يکسري از پديده هاي مربوط به هستي شناسي را پوشش مي دهند.
جايي که فناوري هاي وب معنايي درجه پذيرش عملي بالاتري پيدا کرد، تمايل بيشتري به بودن آن در هسته جوامع تخصصي و سازمان هاي براي پروژه هاي درون سازماني است. محدوديت ها به سوي پذيرش عملي، در دامنه ها و حوزه هاي محدود تر از چالش کمتري نسبت به عامه مردم و تارنماي گسترده جهاني دارد.
پتانسيل يک ايده در حال پيشرفت سريع[ويرايش]
مقاله ابتکاري Scientific American در سال 2001 توسط برنزلي تکامل مورد انتظار از وب موجود به وب معنايي را توصيف کرد . يک تکامل کامل چنان که توسط برنزلي توصيف شد فعلا در حال اتفاق افتادن است. در 2006 برنزلي و همکارانش اظهار داشتند که : "اين ايده ساده، به هر حال، تا حد زيادي تحقق نيافته باقي مانده است. " در حالي که ايده هنوز در حال ساخت است، به نظر مي رسد به سرعت در حال تکامل است و الهام بخش بسياري بوده است. بين 2007-2010 بسياري محققان پتانسيل اجتماعي وب معنايي را در کسب و کار و بخش سلامت و براي شبکه سازي اجتماعي، بررسي کرده اند. آنها همچنين مرز تکامل دموکراسي را بررسي کرده اند: چگونه يک جامعه خواست مشترکش را به يک شيوه دموکراتيک از طريق وب معنايي فرم مي دهد.
سانسور و حفظ حريم خصوصي[ويرايش]
اشتياق درباره وب معنايي مي تواند با نگراني ها درمورد سانسور و حفظ حريم خصوصي تعديل شود. براي مثال، فناوري هاي تحليل متن حالا مي توانند با استفاده از کلمات ديگر به راحتي کنار گذاشته شود، مثلا استعاره ها، يا با استفاده از تصاوير به جاي متن. يک اجرا حرفه اي از وب معنايي کنترل بر روي مشاهد و آفرينش اطلاعات آنلاين را براي دولت ها بسيار آسان تر مي کند؛ چرا که فهميدن اين اطلاعات براي يک ماشين مسدود کننده محتوي خودکار، راحت تر است. به علاوه،اين مسئله مطرح شده است که با استفاده از فايل هاي FOAF و ابرداده منطقه جغرافيايي، کمتر کسي حاضر به فاش شدن نامش در نگارش يک مقاله در يک وبلاگ شخصي خواهد شد. برخي از اين نگراني ها درخطاب به پروژه "وب آگاه سياسي" بودند و يک عنوان فعال تحقيق و توسعه اي هستند.
دوبرابر شدن فرمت هاي خروجي[ويرايش]
انتقاد ديگر به وب معنايي اين است که زمان بيشتري صرف ساخت و انتشار محتوي مي شود، چرا که براي يک تکه از داده به دو فرمت نياز است: يکي براي نمايش
انسان و يکي براي ماشين ها. به هرحال، بسياري از برنامه هاي کاربردي در حال توسعه وب، در حال پرداختن به اين موضوع از طريق ايجاد يک فرمت قابل خواندن براي ماشين پس از انتشار داده يا درخواست ماشين براي پنين داده هستند. توسعه microformat ها واکنشي ديگر به اين نوع از انتقاد است. يکي ديگر از استدلال ها در دفاع از امکان سنجي وب معنايي، احتمالا قيمت در حال سقوط وظايف هوش انساني در بازار کار ديجيتال،مثلAmazon Mechanical Turk است.
مشخصات از قبيل eRDF و RDFa، به داده هاي دلخواه RDF اجازه مي دهد در صفحات HTML تعبيه بشوند.مکانيزم GRDDL (خوشه چين توضيحات منابع از گويش هاي زبان) به ماده موجود (شامل ميکرو فرمت ها) اجازه مي دهد به طور خودکار به عنوان RDF تفسير شوند؛ بنابرين ناشران تنها نياز به استفاده از يک فرمت،مثل HTML، را دارند.
پروژه ها[ويرايش]
اين بخش بعضي از پروژه ها و ابزار بسياري را که جهت ايجاد راه حل هاي وب معنايي وجود دارد ليست مي کند:
DBpedia[ويرايش]
DBpedia يک تلاش براي براي انتشار داده ساختاريافته استخراج شده از ويکي پديا است: داده در RDF منتشر شده و براي استفاده در وب تحت ليسانس مستندسازي آزاد GNU قابل دسترس مي شود، بنابرين به عامل هاي وب معنايي اجازه مي دهد استنتاج و query گرفتن پيشرفته بر روي مجموعه داده مشتق شده از ويکي پديا را فراهم بياورند و استفاده مجدد و توسعه در ديگر منابع داده را تسهيل کنند.
FOAF[ويرايش]
يک واژه پرطرفدار در وب معنايي دوستِ دوست است که از RDF براي توصيف روابط مردم با ديگر مردم در "چيزهاي" اطراف آن ها، استفاده مي کند.FOAF به عامل هاي هوشمند، براي درک هزاران ارتباطي که مردم با يکديگر دارند،مشاغل آن ها و موارد مهم در زندگي آنها، مجوز مي دهد؛ ارتباطاتي که ممکن است در موتورهاي جستتجوي سنتي برشمرده بشود يا نشود. زيرا ارتباطات از لحاظ تعداد بسيار گسترده است و تفسير انسان از اين اطلاعات ممکن است بهترين راه براي تحليل آن ها نباشد.
FOAF يک مثال از چگونگي تلاش وب معنايي براي استفاده از ارتباطات در زمينه اجتماعي است.
SIOC[ويرايش]
پروژه جوامع آنلاين معنايي پيوسته (SIOC،"شاک" تلفظ مي شود) يک واژگان از اصطلاحات و روابط را که فضاهاي داده وب را مدل مي کند، فراهم مي آورد. مثال هايي از اين نوع فضاهاي داده شامل : تالارهاي گفتگو،بلاگ ها،پست هاي بلاگ/خبرخوان ها،ليست هاي پستي، به اشتراک گذاري بوک مارک ها و گالري عکس ها، مي شود.
NextBIO[ويرايش]
يک پايگاه داده تقويت کننده علوم زيستي بالا تجربي داده هاي تگ شده و با استفاده از هستي شناسي پزشکي مرتبط شده اند. NextBio با استفاده از يک رابط موتور جستجو قابل دسترسي است. محققان مي توانند يافته هاي خود را براي الحاق به پايگاه داده کمک کنند. پايگاه داده در حال حاضر از توضيحات داده پروتئين و ژن و توالي داده هاي محوري پشتيباني مي کند و به طور پيوسته در حال گسترش براي حمايت از انواع ديگر داده هاي بيولوژيکي است.
طراحی وب سایت...
ما را در سایت طراحی وب سایت دنبال می کنید
برچسب : طراحی وب سایت, طراحی سایت, طراحی وب, نویسنده : arezoo webdesigna10 بازدید : 220 تاريخ : پنجشنبه 17 مرداد 1392 ساعت: 14:34